از یه طرف برا شونو ناراحت بودم از یه ور این حرصمو درمیاورد 

نمیدونم عصبی باشم یا ناراحت 

-کجا ؟

به چشماش زل زدم من واقعا چطور به اینجا رسیدم 

+رادان 

ابرو بالا انداخت 

-جونم 

 با اخم گفتم 

+من به خواسته خودم اینجا نیستم ولی سعی کردم باهاش کنار بیام الان دو سال شده  

اخم کرد که ادامه دادم

+و قراردادمون که بزور امضاش کردم 2 ماه دیگه وقتش تموم میشه 

بزور رو تاکید کردم روش 

و نیشخند عصبی تحویلش دادم یعنی دیگه نمیتونه منو بزور نگه داره 

دستش رو سمت گلوم برد و خط فرضی کشید و چشماش داشت سرخ میشد اب دهنم قورت دادم که سیبک گلوم بالا پایین شد و دستش ثابت موند

-قرارداد ؟مطمعنی فقط یه قرار داد بود؟

گیج نگاهش کردم که خنثی نگاهم کرد میخواست بترسونتم؟

خواستم تکون بخورم که با صدای زنجیر که دستم بهش وصل بود دوباره بی حرکت موندم

+میشه حداقل این کوفتیو باز کنی

 ابرو بالا انداخت و بلند شد و همزمان دستم باز شد سرعت عملشو بنازم

رو تخت نشستم و دستمو ماساژ دادم که گفت

-شونو رو بردن !منم دارم میرم ته توی یارو رو در بیارم

تنم یخ بست سرمو بلند کردم 

+شونو؟کجا بردنش

نگاهی بهم کرد و و گفت

_یه جایی که خاکش کنن 

هوفی کشیدم و زانوهامو بغل کردم که رفت بیرون صدای باز و بسته شدن در خروجی رو هم شنیدم از جام بلند شدم من نمیتونم اروم بشینم 

کمدمو باز کردم یه کت چرم قرمز و یه کارگوی مشکی زنجیر دار ورداشتم  

و پوشیدم و رفتم سمت در همه جارو چک کردم هیچ بادیگاردی نبود اوایلش اینجا پر ادم بود 

زود رفتم بیرون سوار ماشینم شدم حس کردم یچیزی تغییر کرده کرده ولی اهمیتی ندادم و ماشینو رو روشن کردم

و حرکت کردم 

****

#-رادان

-قربان خانوم رو پیدا کردیم ولی انگار ...

حرفش رو نزد که عصبی یقشو گرفتم 

+چی میگی زر زر کن بفهمم 

_قربان دنبالش بودیم که یهو تصادف کردند  ولی حالشون خوب بود و قبل اینکه ما برسیم بهتون خبر بدیم انگار  خانوم رو دزدیدند!!

خونم به جوش اومد مشت محکمی به صورتش زدم که پرت شد زمین عصبی لگدی به پهلوش زدم

+عرضه ندارین ازش یکم مراقبت کنین هانننننن؟

رفتم سمت ماشینم