فندوق کوچولو من پارت۶

سلام فندوقیام بریم برای ادامه رمانمون.

❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥

با حرف آخرش خیلی خوشحال شدم هورااا قرار بریم دور دور .از اتاق زد بیرون و در رو قفل نکرد.

بدو بدو رفتم حموم و یه دوش حسابی گرفتم از هر اسیون که میخواستم رو داشت از تک تکشان استفاد کردم بعد حموم حوله رو برداشتم و تنم کردم .

دنبال یه لباس زیر زرشکی گشتم که بای هزار تا لباس پیدا کردم تور توری وخیلی قشنگ نگین کاری شده بود سریع تنم کردم و جلو آینه خودم رو برانداز کردم و برای خودم بوس فرستادم .

صدای نوتفیکس گوشی نگاهم رو از خودم تو اینه گرفت.

مثل همیشه از ناشناس بود:

آنقدر خودت رو تو آینه نگاه نکن بزار برای ما هم چیزی بمونه همرو که با چشات خوردی.

سریع خودم رو تو پتو قایم کردم .

وبا چشمام دنبال دوربین یا هم چین چیزی بودم که بالای  اینه و تو حموم دوربین بود از خجالت ذوب شدن گونه هام آتیش گرفت.

بدو بدو رفتم سمت کشو اینه وکه چسب و دستمال پیدا کنم که روی اینا رو بپوشونم .

ولی به جای اینا ویبراتور و ژل پیدا کردم اول دستم گرفتم که ببینم به چه دردی میخوره.

باز هم به گوشیم پیام اومد .(بگم که نمیتونست به کسی زنگ بزنه)

ویبراتور رو بردار و خود.. از .ضایی کن که بعد دور دور آماده من باشی خوشگله.

اول خواستم که کارش رو انجام ندم ولی کرم درونم روشن شد .

ودستگاه رو برداشتم و پریدم رو تخت یه زره خودم رو مالوندن و بعد ویبراتور رو روشن کردم و گوی های کوچیکش رو آغشته به ژل کردم اول از آروم ترین درجه شروع کردم و گذاشتم تو خودم از درد که بهم وارد میشد جیغ هام به بالا سر میداد کم کم عادت کرد و درجه هارو بردم بالاتر پتو رو تو دندون گرفتم که جیغ نزنم تو این لحظه ها تقریبا پنج یا شیش بار ار..ضا شدم.دستگاه رو پرت کردم پایین تخت و از شدت شهوت بیهوش شدم.

بعد یه ربع حالم جا اومدو دوباره خودم رو تو حموم پرت کردم و خودم رو حسابی شستم زدم بیرون و یه لباس زیر مشکی و یه لباس کوتاهیش تا زیر باسنم بود رو پوشیدم

 

موهام رو دمب اسبی بستم و یه آرایش کوتاه کردم یه خط چشم کوتاه یه رژ لب جیگری وبعد موهام رو یافتم و گیره زدم دنبال یه کفش می‌گشتم که در باز شد.

عماد بود.

عماد با صدایی بمی لب زدم که چقدر خوشگل شدی جیگرم خوبی عزیزم دنبال اینا میگشتی (دوتا کفش قرمز پاشنه بلند تو دستش بود)

نشستم رو تخت وپیش پاک زانو زد و کفش هارو به آرومی داخل پاک کرد .

لب زد :اگه بادیگاردام با این وضعیت منو ببینم دیگه رییس شون هم حسابم نمیکنن و یه زره ابهت برام نمی‌مونه.

 

ویبراتور رو بردار و خود.. از .ضایی کن که بعد دور دور آماده من باشی خوشگله.

اول خواستم که کارش رو انجام ندم ولی کرم درونم روشن شد .

ودستگاه رو برداشتم و پریدم رو تخت یه زره خودم رو مالوندن و بعد ویبراتور رو روشن کردم و گوی های کوچیکش رو آغشته به ژل کردم اول از آروم ترین درجه شروع کردم و گذاشتم تو خودم از درد که بهم وارد میشد جیغ هام به بالا سر میداد کم کم عادت کرد و درجه هارو بردم بالاتر پتو رو تو دندون گرفتم که جیغ نزنم تو این لحظه ها تقریبا پنج یا شیش بار ار..ضا شدم.دستگاه رو پرت کردم پایین تخت و از شدت شهوت بیهوش شدم.

بعد یه ربع حالم جا اومدو دوباره خودم رو تو حموم پرت کردم و خودم رو حسابی شستم زدم بیرون و یه لباس زیر مشکی و یه لباس کوتاهیش تا زیر باسنم بود رو پوشیدم.