تصویر هدر بخش پست‌ها

فندوق من

تمام زندگیم

تک پارتی (مرموز)

| 𝕬𝖞𝖗𝖘𝖆

-اینجا کجاس دیگه

لبخند مرموز زد وگفت

- جاهای بد بردمت من؟!

کمی فکر کردم و بی حرف رفتم جلو در اتاق رو باز کردم با دیدن صحنه روبروم مات موندمسریع چشامو بستم 

ترسناک بود و چندش عوقی زدم و گفتم

-ا..ار.ارمان اینجا چشم ادما رو در اوردن!

- میدونم!

با صداش بهت زده چشمامو باز کردم با دیدن صورت خنثی از احساساتش ترسیده قدمی به عقب گذاشتم

- من من اینجا نمیمونم

لبخند ترسناکی زد و گفت 

-باشه

با ترس اب دهنمو قورت دادم فرار کردم سمت پله ها رفتم سمت حیاط با جمع شدن افرادی دورم 

ناخواسته با گریه لب زدم 

-لعنت به من!!

-گیر افتادی؟

برگشتم سمتش

- ارمان تو کی هستی هان چرا اون همه چشم ادمیزاد تو اتاق بود

چشماش برق زد و گفت

- من کسیم که از چشمای ادما دکوراسیون میسازه و قشنگ تر از چشات ندیدم

با بهت بهش نگاه کردم 

....

-بهتر نگاه کن ببین چجوری چشاشو از کاسه در اورد

سعی میکردم خودمو از بند دستاش ازاد کنم ولی دستاش دورم محکم تر میشد و هق هق من بیشتر

فیلم روی تلوزیون حس بدی بهم میداد دختره خودش چشاشو در میاورد

چشامو با ترس بستم که قهقه اش تو فضا پچید

- دلم لک زده برای یه بازی جدید

مات نگاش کردم اخرین بار که بازی کرده بود یکیو کشته بود 

و.....