اشک هامو پا ک کردم بلند شدم و لب زدم 

-توانشو پس میده هرکسی که اینکارو باهات کرده 

دستی رو قبر ترانه کشیدم و بلند شدم یهو برگشتم مشت محکمی تو دهن اونی که پشت سرم وایساده بود زدم 

یارو پرت شد رو زمین که با اخم رفتم سمتش و یقشو گرفتم

_تو کی هستی

سرشو بلند کرد و با دیدن صورتش پوزخندی زدم و با دلخوری گفتم

+پری تازه الان یادت اومد یه رفیقی به اسم ترانه داشتی؟

اخم کرد و بلند شد دستمو از یقه اش جدا کردم و اومدم برم که بازومو گرفت

_وایسا

ابرو بالا انداختم دستشو پس زدم 

+چرا باید به حرف تو وایسم بالا سر ترانه هم واینسا از اینجا برو 

نیشخندی زد و گفت

-هنوز مثل قبل دوست نداری منو پیش ترانه بببینی

اخم کردم 

+چون لیاقتشو نداری

هلش دادم که تلو تلو عقب رفت و از قبرستون رفتم بیرون