فندوق من

تمام زندگیم

حاجی...

Samin Samin 1 تیر · Samin ·

حاجی نگران چی هستی؟

دختره یادش نمونده تو چندمی بودی میخای یادش بمونه لحظات خوبِ با تورو؟

توهم فراموشش کن بزار بره . بزار به زندگی پست و خرابش برسه به تو چه ؟

+ ولی داداش میدونی آخه آخه من عاشقش بودم اینو چیکار کنم🥲😔😭

قسمت

قسمت

Samin Samin 1 تیر · Samin ·

قسمت غمگین ماجرا اینجاست که...

گل های که به مواظبت بیشتری نیاز داشتند.

باغبان های بی‌تفاوت تری نصیبشان شد..😔🥲😏

کی به گل ها اهمیت میده که به ما اهمیت بِدن🥲

از لحاظ روحی

از لحاظ روحی

Samin Samin 30 اردیبهشت · Samin ·

- از لحاظ روحی نیاز دارم . .

به رانندگی بدون مقصد تو جاد‌ه‌ای که از وسط جنگل رد میشه ، قدم زدن تو ساحل در حالی که باد از لای موهام رد میشه ، اون آهنگ شاده پلی بشه که یه روزی با تو گوش دادم و‌ خنده های از ته دل ؛ و مقداری هم شلیل :)!❤️‍🩹﮼‌امسال شاید عجیب ترین تولدم بود،خیلیا که از نزدیک ندیده بودمشون یا حتی نمیشناختمشون تولدم رو تبریک گفتن ولی درست اونایی که عزیزترینام بودن...:))‏کاش بهمون یاد میدادن که چطوری وقتی ازمون تعریف میکنن بدون خجالت کشیدن و انکار کردن و نه بابا و فلان قبولش کنیم، این شکسته نفسی زوری فرهنگمون خیلی عجیبه.یه ویدیویی دیده بودم میگفتش که  : 

سکوت بعد از دیدن ِمدرسه قدیمیت ،

سکوت بعد از آخرین خداحافظی ،

سکوت بعد از اون خوابی که فکر کردی واقعی بوده ..

شما بیاین توی کامنت اون لحظه ای که تجربه کردیدو بگید طبق مثالایی که زدم براتون ✨

منتظرتون هستم.

هیــس!

هیــس!

𝔥𝔢𝔩𝔩𝔦𝔰𝔥 𝔥𝔢𝔩𝔩𝔦𝔰𝔥 30 اردیبهشت · 𝔥𝔢𝔩𝔩𝔦𝔰𝔥 ·

 

 

- میخواستم بدونی چند بار مجور شدم پاشم و دوباره گره اش بزنم

- رو سنگ قبرم مینویسم :خیالتون راحت شد ؟ الان دیگه مشکلی ندارین؟

-اگه میتونستم زندگیمو هرجور دلم میخواد بسازم جوری میساختم که بی رحم تر از من ندیده باشین

-بیخیال ارزو کردن باو تا وقتی خودت میتونی رویاتو واقعی کنی چرا ارزو کنی؟

-شیطان حق داشت هرچی خدا بگه شیطان بده من میگم خوبه 

-همه عوض میشن شیطان هم روزی فرشته بود

-شاید شیطان عاشق حوا بود که از ادما متنفر شده بود

-شما نه رقیب مایی نه دشمن مایی نه مالی این حرفایی

-من اینطوریم که احتراممو نگه داری احترامتو نگه میدارم حرمتمو بشکونی خودتو میشکونم

-وقتی باهات صمیمی نیستم شوخی نکن سوال نپرس راحت نباش

-حرف از انسانیت میزنن کسایی که از سگ کمترن 

(خلاصه کهه مخاطب خاصی قرار ندادم ولی اگه کفش اندازته پات کن)

 

منتظر

Samin Samin 17 اردیبهشت · Samin ·

منتظر پیگیر بودن از طرف من نباش.

اگه با ارزش بودی دم به دقیقه مال و این و اون نمیشد.


سال جدید سال تازه هاست نه تکرار اشتباهات.


سال جدید که هیچ قرن جدید هم بیاد دل ما دیگه دل نمیشه.


و در آخر:

همین که تو راضی به رنج اندوه من شدی.

جواب تمام سوال هایم را گرفتم.


شبی رها میکنم این تن را...

شاید روحم در

 دنیای دیگری به آرامش برسد 


غمگین ترین قسمت ماجرا اونجاست که میدونی منطقی نیست ولی دلت نمیزارع تمومش کنی.

 

 

 

 

 

اگه بازم از این حق ها میخای درخواست بده.

 

شاید اونی ....

Samin Samin 31 فروردین · Samin ·

🎻 ུ  ࣭ ࣰ  شاید اون کسی که دوربین رو اختراع کرد هیچوقت نمیدونست عکس ها میتونن چه قدرتی داشته باشن ! 

نمیدونست آدما می تونن با دیدن یه عکس برگردن به یه روز خاص ، و ثانیه به ثانیه ش رو مرور کنن و همراه با آدم های توی عکس متوقف بشن . .

 نمیدونست یه روزی آدما میشینن پای آلبوم عکسهاشون و تازه میفهمن زمان سریع تر از چیزی که فکر میکردن گذشته . .نمیدونست با یه عکس میشه خونه هایی رو دید که سال ها پیش خراب شدن ، به آدم هایی نگاه کرد که مدت هاست کنارمون نیستن ، مکان هایی رو دید که هیچوقت اونجا نرفتی . . نمیدونست 

گاهی نگاه کردن به یه عکس میتونه احساسات قدیمی ، همون احساساتی که سال هاست از دست دادی رو زنده کنه . .میتونه همزمان باعث خنده و اشکت بشه ؛میتونه رفع دلتنگی کنه یا حتی بیشتر دلتنگت کنه !

 آدم هایی که از عکس‌ گرفتن فرار میکنن ، همونایی هستن که بهتر از هر کسی از قدرت عکس ها با خبرن ! اونا میدونن عکسی که تو یه لحظه ثبت میشه برای یه عمر خاطره میسازه .

حسین‌حائریان .

حقیقت تلخ

Samin Samin 30 فروردین · Samin ·

دایانا : انقدر دنبال علت رفتار بی‌رحمانه‌اش نگرد، اگه راضی به رنج و اندوه تو شده، جواب تمام سوالات رو بگیر و رهاش کن چون آدم عاشق با روان سالم کسی که واقعا دوستت داره رو آزار نمیده.آنشرلی : هر سری که تو میبخشیش،اون یه ذره بیشتر عاشقت میشه،ولی تو دست از دوست داشتنش برمیداری؛میرسه تا روزی که اون عاشق‌ترینه و تو هیچ حسی نسبت بهش نداری.آنشرلی : گاهی سوگِ پایان یک دوستی و رفاقت به‌اندازه سوگ مرگ عمیقه، اما کمتر درباره‌اش حرف می‌زنیم. این فقدان بی‌صدا اما ماندگاره.!دایانا : با هیچ جمعی حس نزدیکی نمیکنم، انگار هیچ بحثی به من مربوط نیست، دور ایستاده‌ام و از دور همه چیز کوچک، آرام و بیهوده به نظر میرسد.

نوشتن

Samin Samin 30 فروردین · Samin ·

« نوشتن »

نوشتن‌‌تنها‌چیزی‌بود‌ک‌وقتی‌انجامش‌میدادم‌از‌قوی

ترین‌مسکن‌ها‌هم‌برایم‌بهتر‌عمل‌میکرد :)!

نوشتن‌مرهم‌بود‌برای‌زخم‌های‌عمیق‌قلبم ؛

نویسندگی‌از‌وابجبات‌زندگی‌ام‌شده‌بود ، برای‌مردم‌مینوشتم‌،از‌عاشقی‌و‌دردهایش‌از‌دلتنگی‌و‌زخم‌هایش

ازغم‌دوری‌و‌تنهای‌اش‌از‌بدبختی‌و‌ ...

ولی‌چرخ‌گردون‌بد‌چرخید !!

هر‌انچه‌نوشتم‌سرم‌آمد :)

بد‌دردیست‌در‌هوای‌یک‌خانه‌نفس‌بکشیم‌وحتی‌کنارم

نشِسته‌باشی‌اما‌دیگر‌برایم‌نخندی‌ ؛

بد‌دردیست‌درد‌قلب‌شکسته‌ ، درد‌دل‌ ِ‌پاره‌پاره

درد‌چَشمان‌پف‌کرده ، درد‌بی‌خوابی‌ ، درد‌سرکوب

کردن‌بغض ، درد‌ذهن‌بی‌حال .

بد‌دردیست‌در‌د ِ‌منِ‌روانی :)!

قول‌اخرم‌این‌‌بود‌ک‌بِنویسم‌،قول‌دادم‌برایت‌بِنویسم

تا‌اخرین‌نفس‌تا‌اخرین‌لحظه‌ ...

درست‌میگویم؟در‌یاد‌‌ داری‌قولم‌را؟

خیلی‌وقتها‌جا‌زدم‌و‌دیگر‌‌نخواستم‌بنویسم 

اخر‌نوشتن‌تنها‌یاد ِ‌تو‌را‌برایم‌زنده‌تر‌میکرد ،

اما‌من‌تا‌به‌‌حال‌قولی‌ب‌تو‌نداده‌ام‌ک‌عمل‌نکرده‌باشم

پس‌نبودنت‌ ، دستهایی‌ک‌دیگر‌توان‌نوشتن‌ندارند

اما‌‌باز‌هم‌مینویسند‌ک‌مبادا‌زیر‌قولشان‌بزنند ، دل

پاره‌پاره‌ام‌ ، قلب ِ‌شکسته‌ام‌ ، گونه‌هایی‌ک‌گاهی‌

از‌داغی‌اشکهایم‌فریاد‌میزنند‌ ، بی‌حالی‌ها‌‌ ،

سرکوب‌کردن‌‌بغضهایم ، حرف‌نزدنم‌مبنی‌بر‌اینکه

نکند‌اشکانم‌سرازیر‌شوند‌

و‌در‌اخر‌ذهن‌مریضم‌را‌کنار‌میگذرام‌و‌تا‌اخرین‌

روز‌ ، تا‌اخرین‌ساعات ،‌ اخرین‌دقیقه ، اخرین‌ لحظه ، اخرین‌بغض ، اخرین‌خانه‌ی‌خاکی‌ام

برایت‌خواهم‌نوشت 💔 :)! ..