تولد

تولد

تولدم مبارک

دختر کوچولو امسال سعی کن. قوی تر از پارسال باشی زندگی هر چقدر باتو بد بود سعی کن با اطرافیانت خوب باشی.

هر موقع بغض مانع حرفت شد گریه آن رو آزاد کن راحت باش زندگی رو سخت نگیر آخرش چی میخاد بشه.

تهش مرگه از مسیر زندگی لذت ببر سعی کن امسال از پارسال پیشرفت کن بیشتر بخواب کمتر غر بزن و بیشتر ساکت بمون.

 

 

 

تولدم مبارک سیسی

۱۳۹۱٫۱٫۲۳

۱۴۰۴٫۱٫۲۳

فاصله این دو عدد تقریباً ۱۳ساله چقدر زود انگار دیروز بود که به مهد رفتم با به مقنعه کجکی موهای شلخته.

یه نیم وجب قد داشتم و هیچ خبری از خاطرات تلخ نبود.

ولی الان انبوهی از آن خفه ام کرده.

هعیییی

  • Samin

نویسنده

سلام خوبید خوشید سلامتید.

کسی

از مدیران محترم نویسنده نمیخان

تازه طلا شدم میخام فعالیتم رو تو بلاگیکس بیشتر کنم .

و تو وب های بیشتری باشم.

اگه مدیر ها نویسنده میخام بهم پیام بدن درخواست میدم.

  • Samin

🌱طلا 💚

امشب قراره طلا شم بعد چند هفته تلاش بی وقفه من بلاخره روز موعود رسید.

ممنون از کسانی که به هم کمک کردن که به اینجا برسم.

این سگگگگ خوشحالم .

یه هدیه کوچولو هم برای  پارت بعد نزدیک نشو دارم که همتون رو خوشحال می‌کنه.

بیشتر ادرینتی میشه ولی...

و اینکه کمتر تو خماری میزارمتون و زود زود پارت میدم که هم شما لذت ببرید وهم من.

یه پیشنهاد دارم :

از این به بعد قرار معرفی کتاب ها بزارم و دونه به دونه کتاب هارو پارت بدم.

نظر سنجی:

1 پاستیل های بنفش.

2تیمارستان متروکه دن پیلاکی.

3هردو در نهایت ممیرند.

4دختری که به عمق دریا افتاد.

 

☝️از این کتاب های بالا☝️

شماره هر کدوم که ازش لذت میبرید رو تو کامنت بگید .

هر کدوم که طرفدار بیشتری داشت پی دی آف داستان رو میزارم.💚🌱🫶❤️🙃

  • Samin

مدرسه

هوم.... ازش متنفرم 

مدرسه 

م:مرگ

د:درد

ر:رنج

س:سختی

ه:هلاکت

😔😔😔😭😭🥹🥲😔😔😔

  • Samin

مصاحبه با ثمين

سلام به همگی بریم برای یه مصاحبه خوب .

اسم:

ثمین.

چند سالته؟

در شوروف۱۴سالگی.

رشته مورد علاقت:

پزشکی

شغل مورد علاقت؛

پزشک زنان زایمان.

رنگی که خیلی دوس داری:

آبی _نیلی-مشکی.

آرزوت چیه؟

آرزوی الآنم پیشرفت در راه و مسیری که قرار دارم.

 

خوشحال شدم باهات آشنا شدم+

+همچنین 

 

 

 

خب دوستان امیدوارم که از این مصاحبه خوشتون اومده باشه.

تا مصاحبه دیگر بدرود.

خبر گذاری فشار نیوز 

 

  • Samin

جالب

جالب اینجای که دیگه عادت کردم که تا پنج شیش صبح بیدار بمونم تا لنگ بعد از ظهر بخابم.

دیگه خواب شده تمام وجودم.

خواب شده یه راهی برای فرار از تمام دردام. 

خواب: راه حل تمام داردان

خواب :فراموشی سختی های گذشته.

 

  • Samin

فندوق کوچولو من پارت ۲۱و پایان

سلام سلام فندوقیام بریم برای پایان رمان.

 

الان نزدیک دوساله که از عماد جدا شدم خیلی تغییر کردم.

از اون دختر بد حجاب وشیطون تبدیل شدم به یه دختر آروم و سر به زیر بعد تموم کردن دانشگاه به مسجد و ستاد میرم کمک میکنم که بقیه هم مثل من به راه راست هدایت شوند.

 

من با کمک برادر هادی و خانم مقدم تونستم تغییر کنم و این تغییر باعث پیشرفت من در جایگاه اجتماعی و جامعه بود.

با کمک یکی از خانم های مسجد توانستم دختری را به فرزند خواندگی قبول کنم و از او مراقبت کنم.

چند سال بعد ؛

 

ریحانه مادر بیا پایین آقا داماد منتظرته مادر کجایی عزیزم.

ریحانه: مامان صبر کن آلان میام.

امروز روز عقد ریحانه بود فقط بخاطر ریحانه بود که این همه سختی رو تحمل کردم دم نزدم.

 

ریحانه قرارع ازدواج کنه و من باز هم تنها میمونم به ریحانه و ایلیا هم گفتم که خونه نگیرند و  با من زندگی کنن.

 

ولی به حرفام گوش نمیکنم البته مهم نیست . من فقط خوشبختی دخترم رو میخام .

 

هعی ارزو مادرم تو دلش موند ک عروسی منو ببینه بعد مرگ مادرم خیلی تنها شدم.

و زنگی برام سخت شده .

تازه دیروز فهمیدم که عماد  بچه اولش روهم به دنیا اورده‌

یه زن خوش بره رو گرفته .البته که از حضرت فاطمه (س) قشنگ تر نیست.

 

 

عقد و عروسی رو یه جا با هم گرفتیم .و به پیشنهاد ریحانه به طور مولودی انجام دادیم.

هردو خانواده‌ راضی به این کار بودن.

 

 

 

 

 

و

پایان

ممنونم که تا اینجا با ما بودید و خوشحالم که از رمانم خوشتون اومده.

  • Samin

چالش

سلام سلام فندوقیام بازم چالش سعی دارم که بیشتر منو بشناسید و باهام راحت باشید و برای همین زود زود چالش میزارم https://quiz2.instagraph.ir/97362096

با ده بیست سی چهل یا شانسی بزنید شاید درست در اومد اگه .

۵تا شو درست بگید یدونه عکس ادیت شده از هر انیمه که دوست دارید به انتخاب خودتون اهدا میکنم.

  • Samin